کد مطلب:106465 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:171

خطبه 080-وارستگی و پارسائی











[صفحه 485]

از سخنان آن حضرت (ع) كه در آن مردم را به ترك دنیا و سپاس از خدا تحریص فرموده اند عزب: رفعت، دور شد. اعذر: عذرش را آشكار كرد. مسفره: درخشان و روشن. ای گروه مردان سه چیز است كه نشانه زهد و بی رغبتی به دنیاست. 1- كوتاهی آرزوها 2- سپاسگزاری از نعمتهای خدا 3- دوری كردن از محرمات اگر نتوانید به همه این امور عمل كنید لازم است كه مراقب دو امر باشید: اول آن كه حرام بر صبرتان غلبه نكند و شكیبایی خود را در برابر حرام از دست ندهید. دوم آن كه در برابر نعمتها سپاسگزاری منعم حقیقی را از یاد نبرید، اگر نمی توانید دست از آرزوهای دور و دراز خود بردارید باری این دو كار نیك را عمل كنید، شاید به وسیله آن دو موفق به كناره گیری از دنیا شوید. خداوند به واسطه انبیا و كتابهایی كه دلایل واضح و روشنی برای هدایت می باشند، حجت را به شما تمام كرده است در پیشگاه خداوند هیچ عذر و بهانه ای از شما پذیرفته نیست. قوله علیه السلام: ایها الناس... الی قوله: عندالمحارم: این عبارت امام (ع) با ترسیم سه ویژگی، زهد را شرح و تفسیر می كند. اول كوتاهی آرزوها: چنان كه پیش از این توضیح داده شد، زهد عبارت است از كناره گیری نفس از خو

شیها و لذایذ دنیا و توجه نداشتن به غیر خدا كناره گیری از دنیا، موجب كوتاهی آرزو می شود، چون آرزومند به مورد آرزویش توجه می كند، ولی آن كه از دنیا روی برگرداند و بخدا توجه كند، نمی تواند به چیزی جز خدا دل به بندد و یا آرزویی طولانی داشته باشد. دوم شكر بر نعمتها: توضیح مطلب این كه بنده حق تعالی به همان اندازه كه از دنیا كناره گیری كند بخداوند توجه و محبت پیدا می كند و به حق اعتراف و اقرار خواهد داشت. شكر حالتی قلبی و نتیجه آن آگاهی به مورد نعمت است. شكر در حق خداوند این است كه انسان بداند جز حق تعالی نعمت دهنده ای نیست و هر نعمت دهنده ای كه جز خداوند فرض شود، واسطه در نعمتهای الهی است و خود دریافت كننده نعمت از جانب اوست. این توجه نفسانی و اعتقاد قلبی باعث می شود كه انسان در عمل شكر گزار خداوند باشد. سوم ورع و پارسایی: ورع عبارت است از التزام به انجام اعمال نیك و خودداری از غرق شدن در محرمات ورع از صفات راسخ در نفس و از ویژگیهای عفت شمرده می شود. چنان كه دانسته شد، خودداری از فرو افتادن در گرداب محرمات و توجه داشتن به انجام اعمال نیك، لازمه اش بی اعتنایی به محبت و لذایذ دنیاست. دلباختگی به دنیا در زبان شرع مور

د نهی قرار گرفته است. بنابراین شخص پارسا دلبسته بدنیا نیست و از خوشیهای زودگذر آن اجتناب دارد. از كلام امام (ع) امر به پارسایی و دوری از محرمات بخوبی استفاده می شود. قوله علیه السلام: بعد ذالك فان عزب عنكم الی آخره: این فراز از سخنان امام (ع) احتمال یكی از دو معنی را دارد بشرح زیر: 1- احتمال اول در معنی كلام كه بسیار هم روشن و واضح به نظر می رسد این است كه اگر جمع این امور سه گانه كوتاهی آرزو- شكر نعمت - دوری از محارم در تحقق زهد برای شما دشوار و غیر ممكن است، حداقل پارسایی و شكر گزاری را از دست ندهید. گویا امام (ع) طول آرزو را بضرورت اجازه فرموده اند. چه طولانی بودن آرزو گاهی به منظور آباد كردن زمین به هدف آخرت انجام می پذیرد. در این صورت چندان زشت به نظر نمی رسد. مضافا بر این كوتاهی آرزو در دنیا، جز با غلبه. خوف خدا بر دل و دوری كامل از دنیا میسر نمی شود، و این در نهایت سختی و دشواری است. به همین دلیل است كه امام (ع) به لزوم شكر و پارسایی برای تحقق یافتن زهد بسنده كرده، و طول آرزو را اجازه داده اند. ورع را به صبر كه لازمه پارسایی است تفسیر كرده اند. صبر و پارسایی از ویژگیهای عفاف و پاكدامنی است. پس از این ت

وصیه امام (ع) انسانها را به ایستادگی و مقاومت در برابر هوای نفس تشجیع كرده، برای پیشگیری از فراموشكاری همواره بیاد خدا بودن را دستور می دهند. 2- احتمال دوم در معنی سخن حضرت این است، كه چون در زمینه دستور عملی، زهد را به دارا بودن سه خصوصیت تعبیر كرده اند، بصورت تبصره ای بر دستور فرموده اند كه اگر بر شما لزوم و ثناگویی خدا و انجام اعمال نیك دشوار است، به امور آسانتری بپردازید. آنگاه در توضیح امور آسانتر به همان دلیل كه در احتمال اول بیان كردیم طول آرزو را اجازه داده اند. و سپس دستور می دهند كه باید مدام بیاد نعمتهای خداوند بود و بطور كلی آنها را از یاد نبرد، كه اگر چنین باشیم بمنزله این است كه مدام مشغول حمد و ثنای خداوند می باشیم. پس از آن امر می فرمایند كه بعوض انجام اعمال نیك در برابر محرمات صبر و شكیبایی نشان دهیم و در برابر خواسته های شیطان مغلوب نشویم، زیرا صبر از شراب خواری مثلا از روزه گرفتن و خودداری از خوردن چیزهای مباح و دیگر اعمال نیك آسانتر است. نتیجه كلام اینكه امام (ع) راه رسیدن به زهد را به دو طریق نشان داده اند، تا انسانها برای تحقق آن در وجود خود به هر طریق ممكن بكوشند. قوله و علیه السلام:

فقد اعذر الی آخره این فراز از سخن امام (ع) تاكید بر امریست كه به زهد و پارسایی كردند تا بیشتر انسانها را به سمت زهد و وارستگی جذب كنند، و با عبارت (حجج) به فرستادن انبیا اشاره فرموده اند چنان كه خداوند متعال می فرماید: رسلا مبشرین و منذرین لئلایكون للناس علی الله حجه بعد الرسل. لفظ (حجح) كه به معنای دلایل است، بر انبیا به عنوان استعاره بكار رفته است وجه شباهت میان دلیل و پیامبر این است، كه هر دو مطلب مورد نظر را اثبات می كنند. چون ظهور انبیا قطع كننده زبان حال ستمكاران است، كه در روز قیامت بهانه جویی نكرده و بگویند: ربنا لولا ارسلت الینا رسولا فنتبع آیاتك من قبل آن نذل و نخزی از این جهت انبیا به دلیل قاطع و برهان یقین شباهت پیدا كرده اند. بنابراین لفظ (حجت) برای انبیا عاریه به كار رفته است. كلمات اسفار و ظهور برای جلوه های نورانی دین كه از نفوس كامل انبیا بر نفس ناقص خلایق می تابد، استعاره بكار رفته است. منظور از رد بهانه جوئی خلق بوسیله كتاب، این است كه خداوند كتابهای آسمانی را بوسیله پیامبران ظاهر گردانید تا بهانه را از دست خلق بگیرد و با ترس از عذاب و ترغیب و تشویق بهشت آنها را به راه نجات هدایت كند. در ك

لام امام (ع) به عنوان استعاره عذر را به خدا نسبت داده است. منظور گفتار مخصوصی است كه انسانها بعنوان بهانه جویی در برابر افعال و اقوال خداوند، به كار می برند. خداوند آنچه صلاح و خیر آنها بوده است بیان كرده، و در صورت عدم توجه به فرامین خداوند به آنها وعده كیفر و عقاب داده است. بنابراین ظهور انبیا و انزال كتب برای ارشاد و راهنمایی و اتمام حجت بر گمراهان بوده است. معنای كلام امام (ع) (فقد عذر...) همین است كه توضیح داده شد.


صفحه 485.